به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران، برای هر ۶۸۰ سالمند فقط یک تخت آسایشگاهی وجود دارد. در کشورهای توسعهیافته این نسبت حدود ۱ به ۱۸ است. تغییر سبک زندگی باعث شده تا برخی از خانوادهها امکان نگهداری از فرد سالمند را در خانه نداشته باشند. درمراکز دولتی تخت نیست، مراکز خصوصی هم قیمتهای بسیار بالایی دارند، براساس تعرفههای سال ۱۴۰۴ هزینه نگهداری از سالمندان در مراکز خصوصی از ماهی ۳۰ میلیون تا ۴۵ میلیون تومان برآورد شده است، اما قیمت در مراکز بالاتر از تعرفههاست. با این اوصاف خانوادهای که زن و مرد شاغل هستند و فرد سالمندی در خانه دارند، برای نگهداری مجبور به تحمل هزینههای گزافی میشوند، بنابراین نیاز به مراکز مراقبت از سالمندان با قیمتهای مناسب ،بیش از پیش در جامعه احساس میشود.
به گفته دکتر احمد دلبری، مشاور عالی سازمان بهزیستی در امور سالمندان، رئیس مرکز سالمندشناسی ایران و انجمن علمیطب سالمندان، کل تختهای آسایشگاهی سالمندان در ایران حدود 15 هزار تخت است، اما جمعیت سالمندان (60 سال به بالا) در سال 1404 به حدود 10 میلیون و 200 هزار نفر میرسد. یعنی در حال حاضر به طور میانگین برای هر 680 سالمند فقط یک تخت آسایشگاهی وجود دارد. این عدد بهخوبی نشان میدهد که ظرفیت فعلی تختهای شبانهروزی در مقایسه با جمعیت روبهرشد سالمندان بسیار پایین است و به توسعه گسترده خدمات نیاز داریم.
ایران با سرعتی کمسابقه به سمت یک جامعه سالمند حرکت میکند. تغییر سبک زندگی، مهاجرت فرزندان و اشتغال گسترده اعضای خانواده باعث شده حمایت خانوادگی از سالمندان کاهش یابد. از طرفی با کمبود محیطهای دوستدار سالمند در سطح جامعه مواجه هستیم. دکتر احمد دلبری در پاسخ به این سؤال که چرا کنترل و نظارتی بر مراکز نگهداری خصوصی نیست؟ میگوید: «ضعف چهارچوب قانون و مقررات یکی از مهمترین دلایل عدم نظارت است. اگرچه آییننامههایی برای تأسیس مراکز سالمندی وجود دارد، اما الزام به اجرای دقیق استانداردها در بعضی مراکز به درستی انجام نمیشود. مقررات مربوط به کیفیت خدمات، تعداد پرسنل، نسبت پرستار/مراقب به سالمند، واحد بهداشت روانی، تجهیزات اضطراری و شرایط ساختمان معمولاً بهصورت دقیق در همه مراکز بررسی نمیشود.» او با بیان اینکه کمبود بازرسی منظم و تیم نظارتی متخصص یکی دیگر از مؤلفههای عدم نظارت است، توضیح میدهد: «حجم کار تیمهای نظارتی بهزیستی بالاست و توان بازدید مکرر از مراکز شبانهروزی سالمندان را ندارند. در بسیاری از استانها هم تعداد بازرسین و کارشناسان حوزه سالمندی کم است. همین باعث عدم شفافیت در دادهها و گزارشدهی مراکز میشود. بسیاری از مراکز خصوصی یا خیریه، در گزارشدهی سلامت روانی و وضعیت مراقبان در مورد مسائلی همچون نسبت مراقب به سالمند یا توانمندی پرسنل آماری دقیق ارائه نمیدهند.
اطلاعات منتشر شده دفاتر محلی بهزیستی هم کلی هستند؛ دادههای مقایسهای و تفکیکی استانها، جنسیت سالمندان، شاخصهای رضایت سالمند یا کیفیت زندگی در این مراکز کمتر در دسترس عموم قرار میگیرد.» به گفته رئیس مرکز سالمندشناسی کشور، کمبود الزامات پاسخگویی و مجازات موارد تخلف یکی دیگر از آسیبهاست. او معتقد است: «وقتی ناظری بازدید میکند و تخلفی دیده میشود، اجرای مجازات یا الزام اصلاح ممکن است زمان بر باشد و گاهی نظارت نه تغییر ساختاری که تنها به تذکر ختم میشود. بنابراین گاهی محلهایی که نقص جدی دارند، بدون برخورد جدی ادامه فعالیت میدهند.» دلبری محدودیت منابع انسانی و تخصصی را یکی از دلایل عدم نظارت بر مراکز عنوان میکند: «مراکز سالمندی معمولاً به جای استخدام مراقب یا پرستار متخصص سالمندی، از پرسنل عمومی استفاده میکنند. آموزش تخصصی سالمندی در دانشگاهها و مراکز آموزشی هنوز بهاندازه کافی گسترده نیست. همچنین روانشناس یا روانپزشک دائم در مراکز وجود ندارد یا مراجعه محدودی به خدمات درمانی روان در این مراکز انجام میشود.» به گفته رئیس انجمن علمی طب سالمندی کشور، فاصله جغرافیایی و تفاوتهای استانی هم در عدم نظارت مؤثر هستند. «استانهای مرزی یا کمدرآمدتر دسترسی به مراکز نظارتی ضعیفتری دارند. استانداردها ممکن است در تهران یا استانهای بزرگتر بهتر رعایت شوند اما در مناطق دور دست نظارت کمرنگ است. همچنین امکانات لازم (پزشکی، دارویی، تجهیزات اضطراری) در مراکز نگهداری در این استانها گاهی ناکافی است.»
لزوم گسترش و تقویت مراقبت
در منزل برای سالمندان
موضوع سالمندی نسبت به سایر حوزههای سلامت عمومی؛ اولویت پایینتری دارد، تا مشکلات این بخش به مرحله بحرانی برسد، همچنین توجه عمومی و سیاستی به آن کمتر است. برای همین بودجه محدود و تخصیص ناکافی در این حوزه به چشم میخورد و سازمان بهزیستی منابع مالی لازم اختصاصی برای تأمین تیم نظارتی گسترده و کنترل مستمر را ندارد. همچنین با نبود معیارهای کیفیت مبتنی بر استاندارد ملی بهروز و قابل اجرا روبهرو هستیم. برخی مراکز ممکن است خود را براساس استانداردهای قدیمی یا محلی تنظیم کنند، اما استاندارد سخت و مورد قبول ملی و بینالمللی یکسان نیست یا اجرا نمیشود. همچنین با کمبود دادههای دقیق و مستمر برای نظارت مواجه ایم؛ نظارت نیازمند دادههایی مانند کمیت و کیفیت خدمات، وضعیت سلامت روانی، رضایت سالمندان، گزارشهای خطا یا اتفاقات ناگوار است، ولی این دادهها بهصورت سالانه و ملی بهطور کامل گردآوری و منتشر نمیشوند. با این اوصاف دلبری در مورد چگونگی کاهش قیمت مراکز نگهداری از سالمندان میگوید: «تقویت و گسترش مراقبت در منزل (Home Care) یکی از اقدامات اساسی است که باید نسبت به آن اقدام کنیم. ایجاد خدمات مراقبتی خانگی که شامل مراقبتهای ساده پزشکی، پرستاری، توانبخشی سبک و کمک به امور روزمره است. این خدمات هزینههای مراکز نگهداری را پایینتر میآورد چون نیاز به خوابگاه، غذا، پرستاری تمام وقت و امکانات ثابت کمتر است. همچنین آموزش اعضای خانوار یا داوطلبان محلی برای کمک به سالمندان در منزل (آموزش به فرزندان، همسایگان) میتواند بخشی از بار خدمات رسمی را کاهش دهد.» او استفاده از فناوری و «تلهمدیسن یا پزشکی از راه دور» را راهکار دیگری برای این مورد مطرح میکند: «استفاده از تماسهای تصویری یا تلفنی برای مشاوره روانی یا پزشکی به جای مراجعه حضوری، مخصوصاً در روزهای عادی که نیاز به نظارت مداوم نیست. همچنین استفاده از دستگاههای هوشمند نظارتی (مانند حسگر سقوط، مانیتور فشار خون قابل حمل) برای پایش سلامت سالمندان بدون نیاز به پرستاری گرانقیمت از جمله راهکارهاست. تقسیم هزینه و مشارکت خانوادهها به این معنا که مشارکت مالی خانوادهها با سهم هزینه کمتر در دورههایی که نیاز به مراقبت جزئی است، میتواند در دستور کار قرار گیرد. مثلاً چند ساعت در روز خدمات هفتگی بین اعضای خانوادههای دارای سالمند تقسیم شود، همچنین تشویق خانوادهها به تبدیل خانه یا اتاقی به محیط مناسب سالمندی با امکانات مناسب که هزینه تغییرات ساختاری کوچک دارد (مثلاً دستگیرهها، ریل کنار تخت) مؤثر است.
بــــرش
پوشش بیمهای، تقویت غربالگری و طرحهای مختلط
رئیس انجمن طب سالمندی درباره لزوم حمایت بیمهها از سالمندان میگوید: «پوشش بیمهای و حمایت مالی دولت و افزودن بخشی از خدمات مراقبت خانگی به بسته بیمه سلامت یا بیمه اجتماعی سالمندی از اهمیت بسیاری برخوردار است تا خانوادهها بخشی از هزینه را نپردازند. پرداخت یارانههای هدفمند برای سالمندان با درآمد پایینتر نیز مؤثر است تا خانوادهها بتوانند بین مراکز نگهداری یا مراقبت در منزل حق انتخاب داشته باشند. از آنجا که بخش زیادی از هزینه نگهداری به بیماریهای مزمن برمیگردد، برنامههای پیشگیرانه قوی (تغذیه، ورزش، نظارت سلامت، واکسیناسیون) از بروز هزینههای بزرگ جلوگیری میکند. همچنین تقویت غربالگری زودهنگام مشکلات جسمی و روانی در سالمندان که بعدها منجر به نیاز شدید به مراقبت گسترده میشوند، باید در دستور کار قرار بگیرد.» طرحهای مختلط (Hybrid Models)یکی دیگر از مواردی است که دلبری بر آن تأکید میکند: «مدلهایی که ترکیبی از زندگی در منزل به اضافه مراجعه منظم به مراکز روزانه برای سالمندان نیازمند رسیدگی بیشتر است، تا هزینه خوابگاه دائمی را کاهش دهند. در این مراکز روزانه سالمندی، سالمندان صبح تا عصر به مرکز میآیند و عصر به خانه میروند؛ این مدل در کشورهایی که اجرا شده موفق بوده، هم هزینه کمتری دارد و هم سالمندان در خانواده میمانند.»

نظر شما